بررسی تحلیلی ساختار روایت در کشف المحجوب هجویری براساس الگوی نشانه شناسی روایی گرماس
نویسندگان
چکیده
حکایت پردازی یکی از سنت های بسیار مهم در میان صوفیان بوده است. نویسندگان صوفی، همواره از حکایت به عنوان ابزاری برای گسترش اندیشه های خود استفاده می کرده اند. هجویری یکی از کسانی است که در پروردن این حکایت ها و غنا بخشیدن به آنها، نسبت به بسیاری از نویسندگان دیگر موفق تر عمل کرده است؛ تا جایی که برخی بر این باورند که هجویری را می توان بهترین عارفانه نویس ایران دانست. حکایت ها و شبه حکایت های صوفیانه بخش مهمی از کتاب کشف المحجوب را به خود اختصاص داده اند. این حکایت ها از استحکام زیادی برخورداند و هم از نظر ساختار و هم معنا، قابل تحلیل و بررسی هستند. هجویری این حکایت ها و شبه حکایت ها را در بخش های گوناگون کتاب برای تأکید بر گفته های خود به کار برده است. حکایت های کشف المحجوب را می توان براساس نظریه های جدید ادبی از جمله «روایت شناسی ساختارگرا» نیز بررسی کرد. از میان الگوهای گوناگون روایت شناسی، الگوی روایت شناسی گرماس برای بررسی حکایت های کشف المحجوب – که بسیار کوتاه و فشرده اند – مناسب تر به نظر می رسد. این الگو به طرز چشمگیری با طرح بسیاری از قصه های عامیانه سازگار است. آژیرداس ژولیس گرماس، پس از بررسی نظریه پراپ در ریخت شناسی قصه، تلاش می کرد به یک دستور زبان جهانی برای روایت دست یابد. وی در کتاب «معناشناسی ساختاری»، نظریه نشانه شناسی روایت را بنا نهاد و به این ترتیب، این برداشت که ساختار یک داستان با ساختار یک جمله همانند است، به یکی از فرضیات معیار در روایت شناسی تبدیل شد. در مقاله ی حاضر، ساختار روایی حکایت های کشف المحجوب هجویری براساس الگوی نشانه شناسی روایی گرماس و نیز چرخش ها و انعطاف پذیری این الگو در حکایت های صوفیانه بررسی شده است.
منابع مشابه
کشف المحجوب و هجویری
The first part of this paper is the translation of Nicholson's introduction to Kashf Al- Mahjub. This includes Hojviri's biography and his lost works. Then it discusses Hojviri's great work, "Kashf-Al-Mahjub" in detail, referring to his references such as Al-Lom of Sarräj and Risale-i Qosheyriyyih and to some of his manuscripts as well. About the Exceptional part fourteen of the book, Nicholson...
متن کاملبررسی« ولایت» در کشف المحجوب هجویری
پس از توحید حضرت حق، مهمترین مسأله تصوف اسلامی، مسأله «ولایت» است. هجویری عارف نامدار قرن پنجم، درباره اهمیت ولایت میگوید: « بدان که قاعده و اساس طریقت ومعرفت جمله بر ولایت و اثبات آن است».( هجویری، 1389: 317).. هجویری در کتاب کشف المحجوب به گونهای همه جانبه و مستوفی، به موضوعاتی از جمله «ولایت» می پردازد. وی ابتدا «ولی» و «ولایت» را در لغت واصطلاح بررسی نموده سپس با استشهاد به سخنان دیگر ع...
متن کاملبررسی« ولایت» در کشف المحجوب هجویری
پس از توحید حضرت حق، مهم ترین مسأله تصوف اسلامی، مسأله «ولایت» است. هجویری عارف نامدار قرن پنجم، درباره اهمیت ولایت می گوید: « بدان که قاعده و اساس طریقت ومعرفت جمله بر ولایت و اثبات آن است».( هجویری، 1389: 317).. هجویری در کتاب کشف المحجوب به گونه ای همه جانبه و مستوفی، به موضوعاتی از جمله «ولایت» می پردازد. وی ابتدا «ولی» و «ولایت» را در لغت واصطلاح بررسی نموده سپس با استشهاد به سخنان دیگر عر...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
متن پژوهی ادبیجلد ۱۴، شماره ۴۸، صفحات ۹-۳۲
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023